مفاهیم نظری گزارشگری مالی (فصل سوم – بخش دوم)
تیر ۲۷, ۱۴۰۰مفاهیم نظری گزارشگری مالی (فصل چهارم – بخش دوم)
تیر ۲۷, ۱۴۰۰
فصل چهارم: شناخت در صورتهای مالی
1 – 4 . همان طور که در فصل اول بیان شد، هدف صورتهای مالی ارائه اطلاعاتی در مورد وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری است که برای طیف وسیعی از استفادهکنندگان در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع شود. این هدف، عمدتاً از طریق شناخت در صورتهای مالیاساسی حاصل میگردد. شناخت، متضمن مشخص کردن عنوان و مبلغ پولی یک عنصر و احتساب آن مبلغ در جمع اقلام صورتهای مالی است.
2 – 4 . عناصر صورتهای مالی در فصل سوم تعریف شده است. اگرچه تنها آن اقلامی که با تعاریف عناصر صورتهای مالی تطبیق کند باید در صورتهای مالی شناسایی شود، معهذا، همه اقلامی که با این تعاریف تطبیق میکند لزوماً نباید در صورتهای مالی مورد شناخت قرار گیرد. در این فصل شرایط لازم برای شناخت مطرح میشود.
3 – 4 . یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی دربرگیرنده اطلاعات مهمی در مورد عناصر شناسایی شده و نیز عناصر شناسایی نشده میباشد. معهذا، افشا در یادداشتها نمیتواند جایگزین مناسبی برای خودداری از شناخت عناصری باشد که معیارهای شناخت در مورد آنها صدق میکند.
4 – 4 . همان طور که در فصل 6 مطرح شده، شناخت عناصر صورتهای مالی متضمن فرایند ادغام و طبقهبندی اطلاعات است.
مراحل شناخت
5 – 4 . شناخت داراییها و بدهیها در سه مرحله انجام میشود:
الف. شناخت اولیه، یعنی ثبت یک قلم برای اولین بار به منظور انعکاس در صورتهای مالی.
ب . تجدید اندازهگیری بعدی، یعنی تغییر مبلغ پولی قلمی که قبلاً ثبت و شناسایی شده است.
ج . قطع شناخت، یعنی حذف یک قلم قبلاً شناسایی شده از صورتهای مالی.
معیارهای شناخت
- شناخت اولیه
6 – 4 . یک عنصر باید در صورتهای مالی شناسایی شود اگر :
الف. شواهد کافی مبنیبر وقوع تغییر در داراییها یا بدهیهای مستتر در آن عنصر (از جمله درصورت لزوم، شواهدی مبنیبر اینکه یک جریان آتی ورودی یا خروجی منافع اتفاق خواهد افتاد) وجود داشته باشد، و
ب . آن قلم را بتوان با قابلیت اتکای کافی به مبلغ پولی اندازهگیری کرد.
- تجدید اندازهگیری
7 – 4 . تغییر در مبلغ دفتری دارایی یا بدهی باید شناسایی شود اگر :
الف . شواهد کافی مبنیبر وقوع تغییر در مبلغ دارایی یا بدهی وجود داشته باشد، و
ب . مبلغ جدید دارایی یا بدهی را بتوان با قابلیت اتکای کافی اندازهگیری کرد.
- قطع شناخت
8 – 4 . ادامه شناخت یک دارایی یا بدهی در صورتهای مالی باید قطع شود اگر شواهد کافی مبنیبر دستیابی به منافع اقتصادی آتی یا تعهد انتقال منافع اقتصادی (ازجمله درصورت لزوم، شواهدی مبنی براینکه جریان آتی ورودی یا خروجی منافع اتفاق خواهد افتاد) دیگر وجود نداشته باشد.
- شناخت درآمد و هزینه
9 – 4 . در هر مرحله از فرایند شناخت، درصورتی که یک تغییر در جمع داراییها با تغییری مساوی و متقابل در جمع بدهیها یا آورده و ستانده صاحبان سرمایه خنثی نشده باشد، درآمد یا هزینهای حاصل میشود. درآمدها و هزینهها باید در یکی از دو صورت عملکرد مالی یعنی صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع، مورد شناخت قرار گیرد. آورده و ستاندهصاحبان سرمایه باید مستقیماً در حقوق صاحبان سرمایه و بدون انعکاس در هریک از صورتهای عملکرد مالی مزبور شناسایی شود.
10 – 4 . برخی معـاملات صرفـاً بخشی از حقـوق نسبت به منافع آتی مستتر در یک دارایی (یا تعهدات مستتر در یک بدهی) را منتقل میکند. در چنین مواردی لازم است بررسی شود که آیا هرگونه حقوق جدید تحصیل شده (یا تعهدات ایجاد شده) در محتوا موجب اعاده وضعیت سابق میشود یا اینکه داراییها (یا بدهیها) و احیاناً درآمدها و هزینههای جدیدی باید شناسایی شود.
فرایند شناخت
- رویدادهای گذشته
11 – 4 . شناخت از نقطهای آغاز میشود که یک رویداد گذشته موجب تغییری قابل اندازهگیری در داراییها یا بدهیهای واحد تجاری شود . به علت رابطه متقابل عناصر صورتهای مالی، شناخت یک عنصر یا تغییر در یک عنصر الزاماً منجر به شناخت عنصر دیگر یا تغییر در عنصر دیگر میگردد. به طور مثال، هرگاه یک دارایی جدید در صورتهای مالی شناسایی شود، آنگاه کاهشی در یک دارایی دیگر، یک بدهی، یک درآمد یا آورده صاحبان سرمایه یا ترکیبی از این عناصر باید مورد شناخت قرار گیرد.
12 – 4 . رویداد آغازگر شناخت باید قبل از تاریخ ترازنامه اتفاق افتاده باشد. تلاش بر این است که صورتهای مالی اثر رویدادهایی را که قبل از یک تاریخ معین اتفاق افتاده است برحسب مفاهیم مالی بیان کنند، نهاینکه رویدادهای آینده را پیشبینی کنند. درنتیجه وجود یک رویداد گذشته که آغازگر شناخت تغییر در داراییها و بدهیهای فعلی واحد تجاری باشد، ضروری است، اگرچه اندازهگیری این تغییر ممکن است تحت تأثیر شواهدی در مورد میزان منافعی که در آینده به درون واحد تجاری یا خارج از آن جریان مییابد قرار گیرد. مثلاً اگر یک قلم موجودی بعد از تاریخ ترازنامه به فروش رسد، این معامله در دوره جاری مورد شناخت قرار نمیگیرد. معهذا، معامله مزبور ممکن است با فراهم آوردن شواهدی در مورد مبلغ پولی منافع آتی بازیافتنی آن موجودی، لزوم کاهش مبلغ دفتری موجودی را در تاریخ ترازنامه مشخص کند.
13 – 4 . پس از مشخص شدن وقوع رویداد آغازگر شناخت، اثرات آن باید به شرح زیر تعیین گردد:
الف . چنانچه رویداد گذشته به دستیابی به منافع اقتصادی آتی (یا تعهد انتقال منافع اقتصادی) منجر گردد، دارایی (یا بدهی) شناسایی میشود،
ب . چنانچه رویداد گذشته به انتقال یا حذف دارایی یا بدهی شناسایی شده منجر شود، قطع شناخت صورت میگیرد، و
ج . چنانچه رویداد گذشته به جریان منافع اقتصادی در دوره جاری منجر شده باشد (مگر اینکه جریان به آورده یا ستانده صاحبان سرمایه مربوط باشد)، درآمد یا هزینه شناسایی میشود .
14 – 4 . بسیاری از عناصر شناسایی شده، نتیجـه معاملات است که شناخت آنها در بندهای 15-4 الی 21-4 مطرح شده است. معهذا برخی عناصر در نتیجه سایر رویدادها شناسایی میشود که در بندهای 22-4 الی 24-4 مطرح میگردد.
- معاملات
15 – 4 . معاملات به ترتیباتی اطلاق میشود که به موجب آنها خدمات یا علایقی در اموال توسط یک واحد تجاری از شخص دیگری تحصیل میشود. با انجام یک معامله، داراییها و بدهیهای تحصیل یا ایجاد شده ناشی از آن باید شناسایی شود. در مواردی که معاملات حقیقی بوده و مابه ازای آن پولی باشد، معامله شواهد محکمی در مورد مبلغ داراییهای تحصیل شده فراهم میآورد.
16 – 4 . معامـلات معمولاً متشـکل از مجموعـهای از رویدادهاست. این مجمـوعـه رویـدادهـا از جمله شامل موافقت طرفین (که گاه در شکل قرارداد رسمی بین واحد تجاری و فروشنده یا مشتری است) و اجرای مفاد معامله (یعنی تحویل کالا و خدمات یا پرداخت وجه توسط طرفین معامله) است. گرچه در عمل، چندین رویداد از این نوع همزمان رخ میدهد، اما این مسئله عمومیت ندارد و لذا لازم است آن رویدادی را که موجب شناخت اولیه دارایی و بدهی ناشی از معامله میشود، مشخص نمود. این رویداد اساساً همان رویدادی است که موجب میشود معیارهای مندرج در بند 6-4 فوق احراز شود. معهذا، در رابطه با معاملات مختلف، رویدادهای مختلفی چنین نقشی را ایفا میکند.
17 – 4 . هرگاه یک معامله، آغازگر شناخت اولیه باشد، دارایی تحصیل شده یا بدهی تقبل شده به مبلغ مستتر در معامله (یعنی مبلغ داراییها یا بدهیهایی که به عنوان مابهازا واگذار یا دریافت میشود) اندازهگیری میشود. این پیش فرض وجود دارد که معامله یا قرارداد به ارزش منصفانه انجام شده و لذا در غیاب هرگونه شواهد نقض کننده، دارایی تحصیل شده یا بدهی تقبل شده به ارزش مستتر در معامله یا قرارداد اندازهگیری میشود و هیچ درآمد یا هزینهای در ارتباط با این قلم شناسایی شده جدید حاصل نمیشود.
18 – 4 . اصولاً یک معامله زمانی منجر به یک دارایی میشود که واحد تجاری حق الزام طرف معامله را به اجرای مفاد آن داشته باشد و زمانی منجر به یک بدهی میشود که طرف معامله بتواند واحد تجاری را ملزم بهاجرای مفاد آن نماید. در هر دو حالت، صِرف وجود حق، کفایت نمیکند بلکه حق طرفین باید در عمل قابل اعمال باشد. به عنوان مثال حتی در مواردی که حق قانونی وجود دارد، ممکن است مثلاً به دلیل اینکه هزینههای اعمال حق از مزایای حاصله بیشتر است یا اینکه طرفین، شرایط معامله را در صورت عدم تمایل به انجام آن، مورد مذاکره قرار دهند، از اعمال حق صرفنظر شود. در یک معامله منصفانه، یک طرف معامله متعهد به اجرای مفاد آن نخواهد بود مگر آنکه به طور همزمان طرف دیگر، مابهازای مورد معامله را واگذار نماید یا متعهد به واگذاری آن گردد. 19 – 4 . در مواردی که طرفین معامله مفاد آن را اجرا نمایند، داراییها و بدهیهای ناشی از انجام معامله باید شناسایی شود. بدینترتیب اگر قبل از تحویل کالا پرداختی صورتگیرد، یک دارایی که بیانگر طلبی از فروشنده است، شناسایی میشود. در اغلب اوقات، تحویل کالا اولین عملی است که در راستای اجرای مفاد معامله انجام میشود و لذا یک موجودی کالا و تعهدی مبنیبر پرداخت بهای آن در این مقطع شناسایی میشود. هرگاه یک دارایی تحت یک پیمان بلند مدت تحصیل شود، دارایی درجریان ساخت و تعهدات مربوط، به موازات اجرای پیمان توسط پیمانکار، مورد شناسایی قرار میگیرد. بالعکس، در رابطه با خدماتی که کارکنان واحد تجاری قرار است در آینده ارائه کنند، هیچ دارایی یا بدهی شناسایی نمیشود. در یک قرارداد اجاره سرمایهای، اجرای مفاد معامله عبارت از قراردادن مورد اجاره دراختیار مستأجر است. پس از تحویل مورد اجاره، تردید قابل ملاحظهای وجود ندارد که مستأجر توان استفاده از آن را برای مدت اجاره دارد و موظف به پرداخت اقساط اجاره طبق قرارداد است. درنتیجه، باتحویل گرفتن مورد اجاره، مستأجر باید یک دارایی را که همان حق استفاده از مورد اجاره است و متقابلاً یک بدهی را که همان تعهد پرداخت اقساط اجاره است، شناسایی کند.