28 – 6 . ارائه اطلاعاتي در مورد درآمدها و هزينههاي تحقق يافته و تحقق نيافته يک دوره در صورتهاي عملكرد مالي ميسر است. به طور مثال تنها درآمدها و هزينههاي تحقق يافته را ميتوان درصورت سود و زيان گزارش نمود و ساير درآمدها و هزينهها را در صورت سود و زيان جامع منظور كرد. با اين حال چنين سيستمي مستلزم گزارش درآمدها و هزينههايي در صورت سود و زيان است كه طي دوره ايجاد نشده، بلكه تحقق يافته است. اين امر همچنين مستلزم آن است كه مبلغ درآمدهاي قبلاً شناسايي شده كه طي دوره جاري تحقق يافتهاند از صورت سود و زيان جامع كسر شود، حتي اگر اين مبلغ داراي اهميت زيادي نباشد. موضوع قابل اهميت ديگر اين است كه درآمدها و هزينههاي مرتبط با شمار زيادي از انواع داراييها كه طي يک دوره خاص تحقق مييابد، به طور مستقيم تحت كنترل مديريت ميباشد. بنابراين هرگاه يک مقياس سنجش عملكرد مالي از مبلغ درآمد و هزينه تحقق يافته تأثير بپذيرد، آنگاه مديريت ابزاري دراختيار دارد كه به موجب آن بتواند به دلخواه خود (و البته در چارچوب محدوديتهاي كلي) به افزايش و كاهش آن بپردازد، هر چند كه چنين نحوه عملي فاقد اهميت اقتصادي باشد. بدين دلايل، اطلاعات در مورد درآمدها و هزينههاي قبلاً شناسايي شده كه طي دوره جاري تحقق يافته است در صورتهاي عملكرد مالي منعكس نميشود بلكه درصورت نياز، در يادداشتهاي توضيحي تحت عنوان ” سودها و زيانهاي تاريخي“ گزارش ميشود.
29 – 6 . بدين ترتيب، صورتهاي عملكرد مالي تنها درآمدها و هزينههاي ايجاد شده در يک دوره را گزارش ميكند و تحقق بعدي چنين درآمدها و هزينههايي منجر به گزارش مجدد آنها نميشود. از اين نكته ميتوان نتيجه گرفت كه هرگاه تغييري در ارزش يک دارايي ايجاد شود يا آن دارايي به فروش رسد، سود يا زيان گزارش شده عبارت از تفاوت بين ارزش جديد يا عوايد فروش دارايي و ارزش قبلاً گزارش شده آن ميباشد.
30 – 6 . در كنار طبقه بندي سودها به تحقق يافته و تحقق نيافته، طبقه بندي ديگري نيز در رابطه با كيفيت سودها وجود دارد و آن طبقه بندي درآمدها و هزينهها به درآمدها و هزينههاي ناشي از فعاليتهاي عملياتي و درآمدها و هزينههاي ناشي از تغييرات در ارزش آن دسته از داراييها و بدهيهايي است كه براي استفاده مستمر در فعاليتهاي واحد تجاري نگهداري ميشود، ميباشد. وظيفه اصلي اين داراييها و بدهيها فراهم آوردن زير بناي لازم براي عمليات واحد تجاري است و فراوري و خريد و فروش آنها مد نظر نميباشد. در اين گونه طبقه بندي درآمدها و هزينهها، آن بخش از تغييرات در ارزش كه برفعاليت جاري واحد تجاري به طور مستمر اثر نميگذارد به عنوان درآمدها و هزينههاي غير عملياتي طبقهبندي و جدا از نتايج حاصل از فعاليتهاي عملياتي گزارش ميشود.
31 – 6 . باتوجه به مراتب فوق، درآمدها و هزينههاي تحقق نيافته ناشي از تغييرات ارزش آن دسته از داراييها و بدهيهايي كه برمبنايي مستمر اساساً به منظور قادر ساختن واحد تجاري به انجام عمليات نگهداري ميگردد و به موجب استانداردهاي حسابداري مربوط مستقيماً به حقوق صاحبان سرمايه منظور ميشود (از قبيل درآمدها و هزينههاي ناشي از تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت مشهود)، تنها درصورت سود و زيان جامع گزارش ميگردد.
32 – 6 . تمامي ديگر درآمدها و هزينهها در صورت سود و زيان گزارش ميگردد. بنابراين صورت سود و زيان دربرگيرنده نتايج عمليات واحد تجاري و نيز ساير درآمدها و هزينهها از جمله درآمدها و هزينههاي غيرعملياتي تحقق يافته ميباشد.
33 – 6 . صورت سود و زيان جامع، خلاصهاي از اجزاي مهم تشكيل دهنده تمامي تغييرات در حقوق صاحبان سرمايه (بجز آورده و ستانده صاحبان سرمايه) را ارائه ميكند. اگرچه اجزاي سود يا زيان جامع در همه واحدهاي تجاري وجود دارد، معهذا اين اجزا در واحدهاي تجاري مختلف از نقطه نظر تداوم يا تكرار، ثبات، مخاطره و اتكا پذيري، ويژگيهاي متفاوتي از خود بروز ميدهد. بنابر اين اهميت نسبي اجزاي مختلف سود يا زيان جامع در واحدهاي مختلف، متفاوت خواهد بود.
34 – 6 .هرگاه احتمال رود افشاي يک قلم خاص جهت ارزيابي وظيفه مباشرت مديريت يا به عنوان عاملي در ارزيابي عملكرد مالي و جريانهاي نقدي آتي حائز اهميت باشد، آن قلم بايد بطور جداگانه، گزارش شود. تعداد مناسب اقلامي كه بايد جداگانه گزارش شود به ملاحظات مربوط به سطح مناسب ادغام اطلاعات (موضوع بحث بندهاي 6-6 و 7-6)
بستگي دارد.
35 – 6 . اطلاعات مربوط به عملكرد مالي در ارزيابي ظرفيت واحد تجاري جهت ايجاد جريانهاي نقدي از محل منابع موجود آن مفيد ميباشد. اين اطلاعات همچنين براي قضاوت در مورد اثربخشي منابع به كار گرفته شده و استفاده احتمالي از منابع اضافي مفيد است. ارائـه مناسب متضمن موارد زير است:
الف. گزارش جداگانه اقلامي كه باتوجه به تجربه دورههاي گذشته يا انتظارات در مورد آينده، از لحاظ مبلغ يا وقوع، غيرعادي تشخيص داده شده است، از قبيل اقلام استثنايي.
ب . تشخيص مبالغي كه به طرق گوناگون تحت تأثير تغييرات در شرايط اقتصادي يا فعاليت تجاري قرار گرفته است، از قبيل ارائـه اطلاعات در مورد بخشهاي مختلف واحد تجاري.
ج . ارائـه جزئيات در حدي كه استفادهكنندگان را قادر نمايد تركيب درآمدها و هزينههاي واحد تجاري و ارتباط آنها را با دريافتها و پرداختهاي آن درك نمايند. به طور مثال، ممكن است گزارش جداگانه موارد زير مربوط تلقي گردد:
– هزينههايي كه با حجم فعاليت واحد تجاري يا با اجزاي درآمد واحد تجاري تغيير ميكند.
– هزينههايي از قبيل هزينه تحقيق و توسعه كه عمدتاً با سود دورههاي آتي و نه سود دوره جاري مرتبط ميباشد.
– هزينههايي كه داراي ويژگيهاي خاص است از قبيل هزينههاي مالي و ماليات.
د . محدود نمودن تهاتر اقلام مثبت و منفي در صورتهاي عملكرد مالي به مواردي كه با رويداد يا شرايطي واحد ارتباط داشته است و افشاي اقلام تهاتر شده بجز در مواردي كه احتمال رود اطلاع از مبالغ ناخالص براي ارزيابي نتايج آتي يا تأثير معاملات و ساير رويدادهاي گذشته مفيد نباشد.
ﻫ . تميز دادن بين طبقات مختلف درآمد و هزينه كه اندازهگيري آنها از سطوح متفاوت اتكا پذيري برخوردار است.
36 – 6 . يک نقطه آغاز مناسب براي ارزيابي نتايج آتي، درآمد ايجاد شده توسط آن بخش از عمليات است كه در آينده تداوم دارد. بدين لحاظ، ارائـه درآمد حاصل از عمليات درحال تداوم و عمليات متوقف شده به عنوان اجزاي جداگانه سود يا زيان براي استفاده كنندگان مفيد ميباشد.
37 – 6 . ارزيابي سود يا زيان جامع توسط استفادهكنندگان صورتهاي مالي، ممكن است تا حدي به توان آنها مبنيبر ارتباط دادن نتايج واحد تجاري با دورههاي زماني خاص بستگي داشته باشد تا اينكه آنها بتوانند اثر تغييرات در شرايط اقتصادي را برنتايج واحد تجاري ارزيابي نمايند. همان طور كه در فصل دوم ذكر شد، استفاده از روشهاي يكنواخت جهت تهيه صورتهاي مالي دورههاي مختلف حائز اهميت است. معهذا، تجديدنظر در قضاوتهاي انجام شده در دورههاي گذشته يک ويژگي عادي گزارشگري در شرايط ابهام ميباشد. بدين لحاظ، اثر تعديلات در برآوردهاي انجام شده در روال عادي تهيه صورتهاي مالي در دورههاي گذشته معمولاً در عملكرد مالي دوره جاري انعكاس مييابد. به همين دليل ، نتايج دورههاي گذشته بايد از طريق تعديلات سنواتي فقط در موارد اصلاح اشتباه مربوط به شناخت درآمدهاو هزينهها يا تغيير در رويههاي حسابداري مؤثر برنتايج گذشته ، ارائه مجدد شود.
38 – 6 . باتوجه به هدف صورتهاي مالي، استفادهكنندگان نياز به اطلاعات درباره جريانهاي ورودي و خروجي وجه نقد دارند تا آنان را در ارزيابي نقدينگي، توان واحد تجاري جهت بازپرداخت بدهيها و جريانهاي نقدي آتي و نيز بررسي ارزيابيهاي قبلي كمك كند.
39 – 6 . صورت جريان وجوه نقد به همراه يادداشتهاي توضيحي مربوط ، منعكسكننده جريانهاي ورودي و خروجي نقدي واحد تجاري طي دوره است و جريانهاي ناشي از عمليات را از جريانهاي ناشي از ساير فعاليتها تفكيك ميكند. صورت جريان وجوه نقد اطلاعات مفيدي در مورد طرق ايجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاري ارائه ميكند. به طور مثال صورت جريان وجوه نقد، وجه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي و وجه نقد مصرفي جهت بازپرداخت تسهيلات مالي، توزيع سود سهام يا تجديد سرمايهگذاري آن به منظور نگهداشت يا افزايش ظرفيت عملياتي را نشان ميدهد. اطلاعات راجع به جريانهاي ورودي و خروجي وجه نقد طي دوره به استفادهكنندگان كمك ميكند تا عواملي همچون مخاطره، نقدينگي واحد تجاري و توان آن جهت بازپرداخت بدهيها، انعطافپذيري مالي و رابطه بين سود و جريانهاي نقدي واحد تجاري را مورد ارزيابي قرار دهند.
40 – 6 . صورت جريان وجوه نقد مبنايي ناقص براي ارزيابي دورنماي جريانهاي نقدي آتي به دست ميدهد. بسياري از دريافتهاي نقدي جاري خصوصاً جريانهاي نقدي ورودي ناشي از عمليات، از فعاليتهاي دورههاي گذشته حاصل ميشود و بسياري از پرداختهاي نقدي به قصد دريافتهاي نقدي آتي يا به انتظار چنين دريافتهايي صورت ميگيرد. اعمال معيارهاي شناخت درآمد و هزينه موجب ميشود كه براي اندازهگيري نتايج دوره، جريانهاي نقدي تعديل شوند. به همين دليل، صورتهاي عملكرد مالي در كنار ترازنامه و صورت جريان وجوه نقد و به عنوان يک مجموعه، مبناي مناسبتري براي ارزيابي وضعيت آتي جريانهاي نقدي واحد تجاري در مقايسه با صورت جريان وجوه نقد به تنهايي فراهم ميآورد.
41 – 6 . انعطاف پذيري مالي در فصل اول توصيف شده است. انعطاف پذيري مالي از منابع مختلفي نشأت ميگيرد. به طور مثال توان كسب سرمايه جديد در كوتاهمدت از طريق صدور اوراق مشاركت، توان دستيابي به وجه نقد از طريق فروش داراييها بدون اختلال در عمليات درحال تداوم و توان نيل به بهبود سريع در خالص جريانهاي نقدي ناشي از عمليات، از جمله اين منابع است.
42 – 6 . انعطاف پذيري مالي معمولاً متضمن از دست دادن برخي منافع در قبال بهدست آوردن برخي مزاياست. به طور مثال نگهداري داراييهايي كه به راحتي در بازار قابل داد و ستد است، نشانگر انعطاف پذيري مالي است اما همين امر ممكن است متضمن بسنده كردن به نرخ بازدهي باشد كه به مراتب كمتر از نرخي است كه ميتوان از سرمايهگذاري در داراييهايي با نقدينگي كمتر به دست آورد. انعطاف پذيري مالي ميتواند مخاطرات مرتبط با عمليات را، مثلاً با تقليل خطر ورشكستگي بههنگام تنزل خالص جريانهاي نقدي ناشي از عمليات، كاهش دهد. به طور كلي در هر سطح مخاطره عملياتي، يک واحد تجاري كه از انعطاف پذيري مالي بالايي برخوردار است در مقايسه با واحد تجاري با انعطاف پذيري مالي پايين در مجموع با مخاطره كمتري روبرو ميباشد.
43 – 6 . صورتهاي مالي اساسي مجموعاً اطلاعاتي را كه براي ارزيابي انعطاف پذيري مالي مفيد است ارائه ميكند. به طور مثال صورت جريان وجوه نقد اين اطلاعات را از طريق گزارش جريانهاي نقدي ناشي از عمليات و افشاي رابطه آنها با سود فراهم ميآورد. اين اطلاعات ميتواند در پيشبيني جريانهاي نقدي آتي مفيد واقع شود و عموماً براي هر واحد تجاري هرچه ميزان خالص جريانهاي نقدي آتي ناشي از عمليات بيشتر باشد توان آن واحد تجاري براي مقابله با تغييرات نامساعد در شرايط عملياتي يا مالي، بيشتر خواهد بود. صورتهاي عملكرد مالي ميتواند اطلاعاتي را به منظور كمك به ارزيابي توان واحد تجاري جهت كاهش هزينهها در مواقع تنزل درآمد فراهم آورد. ترازنامه اطلاعاتي را براي ارزيابي انعطاف پذيري مالي از طريق مشخص كردن ماهيت منابع موجود و مبلغ و زمان ادعاهاي موجود براين منابع ارائه ميكند.
تهران،خیابان کریمخان،خیابان ایرانشهر شمالی،کوچه نوشهر،پلاک ٣٢ واحد ١٢