(1) استاندارد حسابداري شماره 16 با عنوان آثار تغییر در نرخ ارز که در تاريخ 22/9/1391 توسط مجمع عمومي سازمان حسابرسي تصويب شده است، جايگزين استاندارد حسابداري شماره 16 قبلي با عنوان تسعیر ارز ميشود و الزامات آن در مورد صورتهاي مالي که دوره مالي آنها از تاريخ 1/1/1391 و بعد از آن شروع ميشود، لازمالاجراست.
دلایل تجدید نظر در استاندارد
(2) اين تجديدنظر با هدف هماهنگي بيشتر با استانداردهاي بينالمللي گزارشگری مالی و بهبود استاندارد قبلي، انجام شده است.
تغییرات اصلی
دامنه کاربرد
(3) حسابداري عمليات مصونسازي به طور کامل از دامنه كاربرد اين استاندارد خارج شده است.
(4) در استاندارد قبلي، ارائه صورتهاي مالي واحد تجاری به واحد پول گزارشگري غير از واحد پول عملياتي مطرح نشده بود. اين استاندارد، براي ارائه صورتهاي مالي به ارز نيز كاربرد دارد.
تعاريف
(5) در استاندارد قبلي تنها واحد پول گزارشگري تعريف شده بود. در اين استاندارد، علاوه بر واحد پول گزارشگري، واحد پول عملياتي نيز تعريف شده است.
احتساب تفاوت تسعير در بهاي تمام شده دارايي
(6) در استاندارد قبلی، احتساب زيان تسعير ناشی از کاهش شدید یا افت قابل ملاحظه در ارزش رسمی ریال در بهای تمام شده دارایی، بهعنوان نحوه عمل جايگزين، مجاز بود. نحوه عمل جایگزین در این استاندارد به شرایط خاصی محدود شده است. علاوه بر این، تفاوتهای تسعیر بدهیهای ارزی به شرط رعایت الزامات استاندارد حسابداری شماره 13 با عنوان مخارج تأمین مالی به بهاي تمام شده منظور میشود.
تغيير در واحد پول عملياتي
(7) اين استاندارد، الزامات پيشين مربوط به تغيير در طبقهبندي عمليات خارجي را با الزامات مربوط به تغيير در واحد پول عملياتي جايگزين كرده است.
تسعير به واحد پول گزارشگري
(8) در استاندارد قبلي براي تعيين روش تسعير، ”واحد مستقل خارجي“ از ”عمليات خارجي لاينفك از عمليات واحد تجاري گزارشگر“ تفكيك شده بود. اين تفكيك در استاندارد جديد وجود ندارد اما معيارهايي كه در استاندارد قبلی براي تشخيص يك عمليات خارجي به عنوان ”واحد مستقل خارجي“ استفاده شده بود در اين استاندارد براي تشخيص واحد پول عملياتي بكار گرفته شده است.
سرقفلي و تعديلات ارزش منصفانه
(9) در اين استاندارد، تعديلات ارزش منصفانه داراييها و بدهيهاي عملیات خارجی و سرقفلي ناشي از تحصيل عمليات خارجي، بخشي از داراييها و بدهیهای عمليات خارجي محسوب ميشود و تسعير آنها بايد با نرخ ارز در تاريخ ترازنامه انجام گيرد. در استاندارد قبلی رویه دیگری نیز مجاز بود که در استاندارد جدید حذف شده است.
افشا
(10) بر اساس اين استاندارد، واحد تجاري بايد هرگونه تغيير در واحد پول عملياتي و دليل آن را افشا كند. موارد افشاي مربوط به تغيير در طبقهبندي عمليات خارجي و نحوه عمل مجاز جايگزين در مورد تفاوتهاي تسعير، در اين استاندارد حذف شده است.
اين استاندارد بايد با توجه به ” مقدمهاي بر استانداردهاي حسابداري“مطالعه و
بكار گرفته شود.
1. یک واحد تجاری ممکن است معاملاتی به ارز انجام دهد یا دارای عملیات خارجی باشد. علاوه بر این، یک واحد تجاری ممکن است صورتهای مالی خود را به ارز ارائه کند. هدف این استاندارد، تجویز چگونگی انعکاس معاملات ارزی و عملیات خارجی در صورتهای مالی یک واحد تجاری و همچنین نحوه تسعیر صورتهای مالی به واحد پول گزارشگری است.
2. موضوعات اصلی استاندارد این است که از چه نرخی برای تسعیر استفاده شود و آثار تغییر در نرخ ارز، چگونه در صورتهای مالی گزارش شود.
3. الزامات این استاندارد باید در موارد زیر بکار گرفته شود:
الف. حسابداری معاملات و مانده حسابهای ارزی،
ب . تسعیر نتایج عملکرد و وضعیت مالی عملیات خارجی که از طریق تلفیق، روش ارزش ویژه ناخالص یا روش ارزش ویژه در صورتهای مالی واحد تجاری منظور میشود، و
ج . تسعیر نتایج عملکرد و وضعیت مالی واحد تجاری به واحد پول گزارشگری.
4. این استاندارد برای حسابداری عملیات مصون سازی اقلام ارزی (شامل مصون سازی خالص سرمایهگذاری در عملیات خارجی) که با هدف کاهش یا جبران ریسک ناشی از تغییر نرخ ارز انجام میگیرد، کاربرد ندارد.
5. این استاندارد برای ارائه صورتهای مالی یک واحد تجاری به ارز نیز کاربرد دارد و الزامات مربوط برای انطباق این صورتهای مالی با استانداردهای حسابداری را تعیین مینماید.
6. نحوه ارائه جریانهای نقدی ناشی از معاملات ارزی و تسعیر جریانهای نقدی عملیات خارجی در صورت جریان وجوه نقد در این استاندارد مطرح نمیشود (به استاندارد حسابداری شماره 2 با عنوان صورت جریان وجوه نقد مراجعه شود).
7. اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است:
ارز: عبارت است از هر واحد پولی، به غیر از واحد پول عملیاتی واحد تجاری.
ارزش منصفانه: مبلغی است که خریداری مطلع و مایل و فروشندهای مطلع و مایل میتوانند در معاملهای حقیقی و در شرایط عادی، یک دارایی را در ازای مبلغ مزبور با یکدیگر مبادله یا یک بدهی را تسویه نمایند.
اقلام پولی: عبارت است از وجه نقد و داراییها و بدهیهایی که قرار است به مبلغ ثابت یا قابل تعیینی از وجه نقد دریافت یا پرداخت شود.
تسعیر: فرآیندی است که از طریق آن، اطلاعات مالی مبتنیبر ارز، برحسب واحد پول گزارشگری بیان شود. واژه تسعیر، گزارش معاملات منفرد ارزی بر حسب واحد پول گزارشگری و همچنین برگردان یک مجموعه کامل صورتهای مالی تهیه شده بر حسب ارز به واحد پول گزارشگری را در برمیگیرد.
تفاوت تسعیر: عبارت است از تفاوت ناشی از تسعیر میزان معینی از یک واحد پول به واحد پول دیگر با نرخهای متفاوت.
خالص سرمایهگذاری در یک عملیات خارجی: عبارت است از سهم واحد تجاری گزارشگر در خالص داراییهای عملیات خارجی.
عملیات خارجی: عبارت است از یک واحد تجاری فرعی، واحد تجاری وابسته، مشارکت خاص یا شعبه واحد تجاری گزارشگر که فعالیتهای آن در خارج از کشور محل فعالیت واحد تجاری گزارشگر یا برحسب واحد پولی غیر از واحد پول واحد تجاری گزارشگر انجام میشود.
گروه: عبارت است از واحد تجاری اصلی و کلیه واحدهای تجاری فرعی آن.
واحد پول عملیاتی: عبارت است از واحد پول محیط اقتصادی اصلی که واحد تجاری در آن فعالیت میکند.
واحد پول گزارشگری: عبارت است از واحد پول مورد استفاده در ارائه صورتهای مالی.
8. محیط اقتصادی اصلی محل فعالیت واحد تجاری، به طور معمول محیطی است که بخش عمده وجه نقد واحد تجاری در آن ایجاد و مصرف میشود. برای تعیین واحد پول عملیاتی، واحد تجاری عوامل زیر را مد نظر قرار میدهد:
الف. واحد پولی که قیمت فروش کالاها و خدمات عمدتاً با آن تعیین و تسویه میشود و رقابت و مقررات موجود در محل فعالیت، قیمت فروش کالا و خدمات را تعیین میکند.
ب . واحد پولی که بخش عمده مواد، دستمزد، و سایر مخارج تأمین کالاها و خدمات با آن تعیین و تسویه میشود.
9. همچنین عوامل زیر میتواند شواهدی برای تعیین واحد پول عملیاتی واحد تجاری فراهم کند:
الف. واحد پولی که وجوه نقد حاصل از فعالیتهای تأمین مالی (برای مثال، افزایش سرمایه یا استقراض) با آن تحصیل میشود.
ب . واحد پولی که معمولاً وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی براساس آن دریافت میشود.
10. برای تعیین واحد پول عملیاتی یک عملیات خارجی و اینکه آیا این واحد پولی با واحد پول عملیاتی واحد گزارشگر یکسان است یا خیر، عوامل زیر نیز مد نظر قرار میگیرد (در این استاندارد، واحد تجاری گزارشگر، واحد تجاری است که دارای عملیات خارجی به صورت واحد تجاری فرعی، شعبه، واحد تجاری وابسته یا مشارکت خاص میباشد):
الف. اینکه آیا فعالیتهای عملیات خارجی به عنوان توسعه فعالیت واحد تجاری گزارشگر انجام میشود، یا به میزان زیادی مستقل است. نمونه توسعه فعالیت واحد تجاری گزارشگر زمانی است که عملیات خارجی صرفاً کالاهای وارداتی از واحد تجاری گزارشگر را میفروشد و عواید آن را به واحد تجاری گزارشگر برمیگرداند. نمونه مستقل بودن فعالیتهای عملیات خارجی زمانی است که عملیات خارجی دریافت وجه نقد و دیگر اقلام پولی، انجام هزینه، ایجاد درآمد و اخذ تسهیلات مالی را عمدتاً با واحد پول محلی انجام میدهد.
ب . اینکه آیا معاملات با واحد تجاری گزارشگر، بخش جزئی یا عمدهای از فعالیتهای عملیات خارجی را تشکیل میدهد.
ج . اینکه آیا جریانهای نقدی واحد تجاری گزارشگر به طور مستقیم تحت تأثیر فعالیتهای عملیات خارجی قرار میگیرد و انتقال وجوه نقد به سهولت امکان پذیر است یا خیر.
د . اینکه آیا جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای عملیات خارجی برای پرداخت تعهدات فعلی و تعهدات مورد انتظار آن کافی است و به تأمین نقدینگی از طریق واحد تجاری گزارشگر نیاز دارد یا خیر.
11. زمانی که تعدادی از نشانههای فوق همزمان وجود دارد و واحد پول عملیاتی به وضوح قابل تعیین نیست، مدیریت برای تعیین واحد پول عملیاتی که اثرات اقتصادی شرایط، رویدادها و معاملات اصلی را به طور صادقانه ارائه نماید، از قضاوت خود استفاده میکند. به عنوان بخشی از این رویکرد، مدیریت قبل از توجه به نشانههای مندرج در بندهای 9 و 10، که به عنوان شواهد اضافی برای تعیین واحد پول عملیاتی واحد تجاری تشریح شده است، به نشانههای اصلی مندرج در بند 8 اولویت میدهد.
12. واحد پول عملیاتی واحد تجاری منعکس کننده شرایط، رویدادها و معاملات اصلی مربوط به واحد تجاری میباشد. بنابراین، واحد پول عملیاتی تعیین شده تنها زمانی تغییر میکند که شرایط، رویدادها و معاملات اصلی مربوط به واحد تجاری تغییر کند.
13. اگر واحد پول عملیاتی واحد تجاری، واحد پول یک اقتصاد با تورم حاد باشد، صورتهای مالی آن بر اساس الزامات ”گزارشگری مالی در اقتصادهای با تورم حاد“ تجدید ارائه میشود. واحد تجاری نمیتواند با انتخاب یک واحد پولی مغایر با الزامات این استاندارد به عنوان واحد پول عملیاتی خود (مانند واحد پول عملیاتی واحد تجاری اصلی)، از ارائه مجدد صورتهای مالی طبق اصول مذکور اجتناب نماید.
14. واحد تجاری ممکن است دارای اقلام پولی قابل دریافت از عملیات خارجی یا قابل پرداخت به آن باشد. یک قلم که تسویه آن برنامهریزی نشده و احتمال تسویه آن در آینده نزدیک بعید است، در واقع بخشی از خالص سرمایهگذاری در عملیات خارجی است و طبق بند 32 به حساب گرفته میشود. اینگونه اقلام پولی ممکن است شامل حسابها یا تسهیلات مالی دریافتنی بلند مدت باشد اما حسابهای دریافتنی و پرداختنی تجاری را دربر نمیگیرد.
15. واحد تجاری که طبق بند 14 دارای اقلام پولی قابل دریافت از عملیات خارجی یا قابل پرداخت به آن باشد ممکن است واحد تجاری فرعی گروه باشد. برای مثال، یک واحد تجاری دو واحد تجاری فرعی الف و ب دارد. واحد تجاری فرعی ب یک عملیات خارجی است. واحد تجاری فرعی الف تسهیلاتی را به واحد تجاری فرعی ب اعطا میکند. در صورتی که تسویه این تسهیلات برنامهریزی نشده باشد و احتمال پرداخت آن در آینده نزدیک بعید باشد، تسهیلات دریافتنی واحد تجاری فرعی الف از واحد تجاری فرعی ب، بخشی از خالص سرمایهگذاری واحد تجاری اصلی در واحد تجاری فرعی ب میباشد. در صورتی که واحد تجاری فرعی الف نیز عملیات خارجی باشد، همچنان این موضوع مصداق دارد.
16. ویژگی اصلی اقلام پولی، حق دریافت (یا تعهد پرداخت) مبلغ ثابت یا قابل تعیینی از وجه نقد میباشد. حسابهای دریافتنی و پرداختنی تجاری و سود سهام پرداختنی، نمونههایی از اقلام پولی است. مطالبات و بدهیهایی که به صورت غیرنقدی و برمبنای ارزش منصفانه کالا و خدمات درآینده تسویه میشود (مانند پیشدریافت بابت فروش کالاهایی که قیمت آن در زمان تحویل مشخص میشود) نیز جزء اقلام پولی محسوب میگردد. برعکس، ویژگی اصلی اقلام غیر پولی، نبود حق دریافت (یا تعهد پرداخت) مبلغ ثابت یا قابل تعیینی از وجه نقد میباشد. پیشپرداخت خرید کالا و خدمات به قیمت ثابت (مانند پیشپرداخت اجاره)، سرقفلی، داراییهای نامشهود، موجودیهای مواد و کالا، داراییهای ثابت مشهود و بدهیهایی که از طریق تحویل دارایی غیر پولی تسویه میشود، نمونههایی از اقلام غیر پولی است.
17. در تهیه صورتهای مالی، هر واحد تجاری، اعم از واحد تجاری منفرد، واحد تجاری دارای عملیات خارجی (مانند واحد تجاری اصلی) یا یک عملیات خارجی (مانند واحد تجاری فرعی یا شعبه)، واحد پول عملیاتی خود را طبق بندهای 8 تا 13 تعیین میکند. واحد تجاری، اقلام ارزی را با استفاده از واحد پول عملیاتی خود تسعیر و اثرات تسعیر را طبق بندهای 20 تا 38 گزارش میکند.
18. بسیاری از واحدهای تجاری گزارشگر از تعدادی واحد تجاری منفرد تشکیل شدهاند (برای مثال، یک گروه شامل یک واحد تجاری اصلی و یک یا چند واحد تجاری فرعی است). انواع مختلف واحدهای تجاری، اعم از اعضای یک گروه یا غیر از آن، ممکن است دارای سرمایهگذاریهایی در واحدهای تجاری وابسته، مشارکتهای خاص یا شعبههایی نیز باشند. زمانی که نتایج عملکرد و وضعیت مالی واحد تجاری منفرد در صورتهای مالی واحد تجاری گزارشگر منعکس میشود، ضروری است که نتایج عملکرد و وضعیت مالی آن واحد تجاری با استفاده از واحد پول واحد تجاری گزارشگر تسعیر شود. این استاندارد اجازه میدهد که واحد تجاری گزارشگر، هر واحد پولی (یا واحدهای پولی) را به عنوان واحد پول گزارشگری انتخاب نماید. نتایج عملکرد و وضعیت مالی هر واحد تجاری منفرد که واحد پول عملیاتی آن با واحد پول گزارشگری متفاوت است برای انعکاس در صورتهای مالی واحد تجاری گزارشگر، طبق بندهای 39 تا 55 تسعیر میشود.
19. این استاندارد همچنین به واحد تجاری منفرد که صورتهای مالی تهیه میکند و یا واحد تجاری که طبق استاندارد حسابداری شماره 18 با عنوان صورتهای مالی تلفیقی و حسابداری سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، استاندارد حسابداری شماره 20 با عنوان سرمایهگذاری در واحدهای تجاری وابسته یا استاندارد حسابداری شماره 23 با عنوان حسابداری مشارکتهای خاص صورتهای مالی جداگانه تهیه میکند، اجازه میدهد صورتهای مالی خود را به هر واحد پولی (یا واحدهای پولی) ارائه نماید. در صورتی که واحد پول گزارشگری واحد تجاری متفاوت از واحد پول عملیاتی آن باشد، نتایج عملکرد و وضعیت مالی آن طبق بندهای 39 تا 55 به واحد پول گزارشگری تسعیر میشود.
20. معامله ارزی معاملهای است که بهای آن بر حسب ارز تعیین میشود یا مستلزم تسویه به ارز است. نمونههایی از معاملات ارزی به شرح مندرج در صفحه بعد است:
الف. خرید یا فروش کالاها و خدماتی که بهای آن بر حسب ارز تعیین میشود،
ب . دریافت یا پرداخت تسهیلات ارزی، یا
ج . معاملات مربوط به تحصیل یا فروش داراییها.
21. معامله ارزی در زمان شناخت اولیه باید به واحد پول عملیاتی و بر اساس نرخ ارز در تاریخ معامله ثبت شود.
22. تاریخ معامله، تاریخی است که طبق استانداردهای حسابداری، معامله برای اولین بار در آن تاریخ شرایط شناخت را احراز میکند. بنا به ملاحظات عملی، اغلب از نرخی استفاده میشود که تقریبی از نرخ واقعی در تاریخ انجام معامله باشد. برای مثال، کلیه معاملاتی که طی یک هفته یا یک ماه انجام میشود براساس نرخ میانگین هفتگی یا ماهانه تسعیر میشود. با این حال، اگر نوسانات نرخ ارز قابل توجه باشد، استفاده از نرخ میانگین برای یک دوره، مناسب نیست.
23. در پایان هر دوره گزارشگری:
الف. اقلام پولی ارزی باید به نرخ ارز در تاریخ ترازنامه تسعیر شود،
ب . اقلام غیر پولی که به بهای تمام شده ارزی اندازهگیری شده است باید به نرخ ارز در تاریخ معامله تسعیر شود، و
ج . اقلام غیر پولی که به ارزش منصفانه بر حسب ارز اندازهگیری شده است باید به نرخ ارز در تاریخ تعیین ارزش منصفانه تسعیر شود.
24. مبلغ دفتری یک قلم با توجه به استانداردهای حسابداری مربوط تعیین میشود. برای مثال، ممکن است داراییهای ثابت مشهود طبق استاندارد حسابداری شماره 11 با عنوان داراییهای ثابت مشهود به بهای تمام شده یا مبلغ تجدید ارزیابی اندازهگیری شود. مبلغ دفتری اقلام ارزی، چه بر اساس بهای تمام شده تعیین شده باشد و چه بر مبنای مبلغ تجدید ارزیابی، طبق این استاندارد به واحد پول عملیاتی تسعیر میشود.
25. مبلغ دفتری برخی اقلام با مقایسه دو یا چند مبلغ تعیین میشود. برای مثال، مبلغ دفتری موجودیها، طبق استاندارد حسابداری شماره 8 با عنوان حسابداری موجودی مواد و کالا، اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش میباشد. همچنین طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها، مبلغ دفتری دارایی که برای آن، نشانه کاهش ارزش وجود دارد، اقل مبلغ دفتری (قبل از در نظر گرفتن زیانهای کاهش ارزش احتمالی) و مبلغ بازیافتنی آن است. زمانی که این دارایی غیر پولی باشد و به ارز اندازهگیری شود، مبلغ دفتری آن با مقایسه موارد زیر تعیین میشود:
الف. بهای تمام شده یا مبلغ دفتری، حسب مورد، که به نرخ ارز در تاریخ تعیین آن مبلغ تسعیر شده است (یعنی نرخ ارز در تاریخ معامله برای قلمی که به بهای تمام شده اندازهگیری میشود)، و
ب . خالص ارزش فروش یا مبلغ بازیافتنی، حسب مورد، که به نرخ ارز در تاریخ تعیین آن مبلغ تسعیر شده است (برای مثال، نرخ ارز در تاریخ ترازنامه).
اثر این مقایسه ممکن است این باشد که زیان کاهش ارزش بر حسب واحد پول عملیاتی شناسایی شود ولی بر حسب ارز شناسایی نشود یا بر عکس.
26. در صورت وجود نرخهای متعدد برای یک ارز، از نرخی برای تسعیر استفاده میشود که جریانهای نقدی آتی ناشی از معامله یا مانده حساب مربوط، بر حسب آن تسویه میشود. اگر تبدیل دو واحد پول به یکدیگر به صورت موقت ممکن نباشد، نرخ مورد استفاده، نرخ اولین تاریخی است که در آن، تبدیل امکان پذیر میشود.
27. به استثنای موارد مندرج در بندهای 29، 30 و 32، تفاوتهای ناشی از تسویه یا تسعیر اقلام پولی ارزی واحد تجاری به نرخهایی متفاوت با نرخهای مورد استفاده در شناخت اولیه این اقلام یا در تسعیر این اقلام در صورتهای مالی دوره قبل، باید به عنوان درآمد یا هزینه دوره وقوع شناسایی شود.
28. چنانچه نرخ ارز در فاصله تاریخ انجام معامله ارزی و تاریخ تسویه اقلام پولی مربوط به آن تغییر کند، تفاوت تسعیر به وجود میآید. اگر معامله در همان دوره وقوع تسویه شود کلیه تفاوتهای تسعیر در همان دوره شناسایی میشود، اما درصورتی که معامله در یکی از دورههای مالی بعد تسویه شود، تفاوت تسعیر در هر یک از دورههای مالی تا دوره تسویه، با توجه به تغییر در نرخهای تسعیر طی آن دورهها تعیین و شناسایی میشود.
29-الف. تفاوتهای تسعیر بدهیهای ارزی مربوط به داراییهای واجد شرایط، به شرط رعایت معیارهای مربوط به احتساب مخارج مالی در بهاي تمام شده داراییها طبق استاندارد حسابداری شماره 13 با عنوان ”مخارج تأمین مالی“، باید به بهاي تمام شده آن دارایی منظور شود.
29-ب. تفاوتهای تسعیر بدهیهای ارزی مربوط به تحصیل و ساخت داراییها، ناشی از کاهش شدید ارزش ریال، در صورت احراز تمام شرایط زیر، تا سقف مبلغ قابل بازیافت، به بهاي تمام شده دارایی مربوط اضافه میشود:
الف. کاهش ارزش ریال نسبت به تاریخ شروع کاهش ارزش، حداقل 20 درصد باشد.
ب . در مقابل بدهی حفاظی وجود نداشته باشد.
همچنین در صورت برگشت شدید کاهش ارزش ریال (حداقل 20 درصد)، سود ناشی از تسعیر بدهیهای مزبور تا سقف زیانهای تسعیری که قبلاً به بهاي تمام شده دارایی منظور شده است متناسب با عمر مفید باقیمانده از بهاي تمام شده دارایی کسر میشود.
30. تفاوتهای تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی شرکتهای دولتی باید در اجرای مفاد ماده 136 قانون محاسبات عمومی کشور مصوب شهریور ماه 1366، به حساب اندوخته تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی منظور و در صورت بستانکار بودن مانده آن، در سرفصل حقوق صاحبان سرمایه طبقهبندی شود. چنانچه در پایان دوره مالی، مانده حساب اندوخته مزبور بدهکار باشد، این مبلغ به سود و زیان همان دوره منظور می شود. همچنین خالص تفاوتهای تسعیری که به ترتیب فوق موجب تغییر اندوخته تسعیر طی دوره گردیده است، باید پس از کسر مبلغ شناسایی شده در سود و زیان دوره جاری، در صورت سود و زیان جامع دوره منعکس شود.
31. ماده 136 قانون محاسبات عمومی کشور مصوب شهریور ماه 1366 مقرر میدارد:
”سود و زیان حاصل از تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی شرکتهای دولتی، درآمد یا هزینه تلقی نمی گردد. مابهالتفاوت حاصل از تسعیر داراییها و بدهیهای مذکور باید در حساب ذخیره تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی منظور شود. در صورتی که در پایان سال مالی، مانده حساب ذخیره بدهکار باشد، این مبلغ به حساب سود و زیان همان سال منظور خواهد شد.
تبصره: در صورتی که مانده حساب ذخیره تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی در پایان سال مالی از مبلغ سرمایه ثبت شده شرکت تجاوز نماید، مبلغ مازاد پس از طی مراحل قانونی قابل انتقال به حساب سرمایه شرکت میباشد.“
با توجه به ضرورت رعایت مفاد ماده فوق توسط شرکتهای دولتی، به موجب این استاندارد، آن قسمت از تفاوتهای حاصل از تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی شرکتهای دولتی که با استنباط از تبصره ماده فوق مستقیماً در حساب اندوخته تسعیر ارز تحت سرفصل حقوق صاحبان سرمایه منظور میگردد، در جهت انطباق با الزامات استاندارد حسابداری شماره 6 با عنوان گزارش عملکرد مالی، در صورت سود و زیان جامع دوره منعکس میشود.
32. تفاوتهای تسعیر آن گروه از اقلام پولی که ماهیتاً بخشی از خالص سرمایهگذاری واحد تجاری گزارشگر در عملیات خارجی را تشکیل میدهد (به بند 14 مراجعه شود) باید در صورت سود و زیان جامع شناسایی و تا زمان واگذاری سرمایهگذاری تحت سرفصل حقوق صاحبان سرمایه در ترازنامه طبقهبندی شود. این تفاوتها باید در زمان واگذاری سرمایهگذاری، طبق بند 50 به سود (زیان) انباشته منتقل شود.
33. چنانچه درآمد یا هزینه مربوط به اقلام غیر پولی در صورت سود و زیان جامع شناسایی شود، هرگونه درآمد یا هزینه ناشی از تسعیر آن اقلام نیز باید در صورت سود و زیان جامع شناسایی گردد. بر عکس، زمانی که درآمد یا هزینه مربوط به اقلام غیر پولی در صورت سود و زیان دوره شناسایی میشود، هرگونه درآمد یا هزینه ناشی از تسعیر آن اقلام نیز باید در صورت سود و زیان دوره شناسایی شود.
تهران،خیابان کریمخان،خیابان ایرانشهر شمالی،کوچه نوشهر،پلاک ٣٢ واحد ١٢